افزایش نگران کننده اعتیاد در بین جوانان بلوچستان

 تاکی باید در مقابل گرایش جوانان به مواد مخدر بی تفاوت بود!؟ یکی از مشکلات بزرگی که سالهاست در منطقه حضور داشته و امروز باعث نگرانی بسیاری از خانواده ها شده اعتیاد و خطر گرایش فرزندان و اعضای خانواده شان به مواد مخدر است . آخرین آمارهای رسمی ارائه شده که در سال ۸۶ توسط دکتر حسن رفیعی ، رئیس مرکز تحقیقات سو مصرف و وابستگی به مواد مخدر «موسسه داریوش» و یکی از مجریان طرح ارزیابی وضعیت اعتیاد در کشور منشتر شده است حاکی از جمعیت یک میلیون ۷۰۰ هزار نفری معتادان در کشور دارد، البته در اینکه این آمار چقدر صحیح است و چقدر باید به آن استناد کرد جای تأمل و تفکر دارد چون بسیاری از معتادان یا به صورت مخفیانه اقدام به مصرف مواد مخدر می کنند و یا هیچ وقت به مراکز بازپروری و دیگر مراکز مربوطه مراجعه نمی کنند تا آماری از آنها در جایی ثبت شود.

امروزه اعتیاد به مواد مخدر با ورود مواد مخدر شیمیایی و تجزیه شده ای مثل کراک ، شیشه ، کریستال و … شکل جدیدی به خود گرفته است و باعث شده آثارش نسبت به قبل مخرب تر و غیر قابل برگشت باشد ، به طوری که بسیاری از خانواده ها حاضرند فرزند معتاد آنها تریاک و حشیش مصرف کند اما سراغ مواد مخدر شیمیایی نرود . پیشگیری بهتر از درمان است؛ جمله ای که شاید بارها و از رسانه های مختلف و یا در مراسم و برنامه های مختلف عنوان شده است ، ولی در این پیشگیری چه ارگانها و نهادهایی نقش مهمتری دارند و چگونه باید انجام گیرد ، بحث های بسیار شده ، اما هیچ وقت به طور جدی در بحث پیشگیری از گرایش به اعتیاد کار نشده است ، آنچه مسلم است اعتیاد در جهان امروز به عنوان یک بیماری و فرد معتاد به عنوان یک بیمار شناخته می شود، نه به عنوان یک مجرم که مستحق مجازات هایی مثل شلاق و زندان است. اعتیاد در معنای کلمه به معنی وابستگی به چیزی از نظر روحی و عاطفی است و فرد در نبود آن رنج می برد ، گاهی هم ممکن است این وابستگی فرد را به کام مرگ بکشاند و یک خانواده را داغدار نماید و باعث فروپاشی آن شود ، اعتیاد آن چیزی است که امروزه مردم را نگران و آینده را تا حدی در خانواده ها دچار اختلال نموده است. خیلی اتفاق می افتد جوانانی در اطراف مان بینیم که به این مصیبت گرفتار شده اند ، جوانی که ما او را از کودکی می شناسیم و در دوران مدرسه برای بسیاری الگو بود ، خیلی ها در مدرسه به تیزهوشی او غبطه می خوردند و آرزو داشتند مثل او باشند و آن آرزو امروز مبدل به شکر شده و خدا را سپاس می گویند امروز مثل او نیستند. بسیار ناراحت کننده است استعدادها نابود می شوند و هنوز اقدام خوب و شایسته ای برای مقابله با اعتیاد انجام نمی گیرد و برنامه ریزان ، برنامه ای برای پیشگیری از اعتیاد در جامعه بخصوص برای جوانان ندارند! گرایش به اعتیاد و مواد مخدر می تواند علل گوناگونی مثل فقر، بیکاری ، اختلافات خانوادگی ، مشکلات روحی روانی و … داشته باشد ، و حال علاوه بر دلایل گذشته دلیلی دیگر هم اضافه شده و آن نبود انگیزه برای زندگی و احساس پوچی و بیهودگی در بین جوانان است ، جوانی که باید آینده ساز مملکت باشد از زندگی خود لذت نمی برد و طراوت و شادابی در او دیده نمی شود. قرنها از روزی که انگلیس ها در عصر صفویه راه های کشت خشخاش و استفاده از تریاک را برای اولین بار در کشور رواج دادند ، می گذرد ولی هنوز ما شاهد رشد و افزایش معتادن در کشور هستیم بطوری که میانگین سنی اعتیاد در سالهای گذشته بسیار پائین آمده و حتی بعضی از کودکان که والدینی معتاد دارند را نیز گرفتار کرده است.موضوعی که بهمراه بسیاری از دوستان از نزدیک شاهد آن بودیم. پدر و مادری برای تامین مواد مخدر دو کودک خردسال شان را معتاد و آنان را بجای فرستان به مدرسه وادار به گدایی برای تامین مواد مخدر مصرفی خود کرده بودند.چه بسیاراند از اینگونه مثالها که در اطرافمان زندگی می کنند و شاید روازانه در کوچه، خیابان و شاید هم جلوی در خانه برای گرفتن مقداری پول با آنها برخورد می کنیم و بی اعتنا از کنارشان رد می شویم . بسیار خوب و شایسته است با توجه به اینکه استان ما با دو کشور تولید کننده و صادر کننده مواد مخدر هم مرز است ، برنامه ای مدون و اجرایی برای ریشه کنی این بیماری خطرناک و همه گیر داشته باشیم ، زیرا تک تک ما در قبال جامعه ای که در آن زندگی می کنیم مسوول هستیم و در این بین نقش نهادهای حمایتی مثل بهزیستی بسیار مهم و تاثیر گذار است ، بهزیستی بهتر و بیشتر می تواند در کشف فرد مبتلا به بیماری اعتیاد عمل کند و این مهم در بهزیستی دیده نمی شود چون همیشه بهزیستی منتظر معتاد است تا بیاید و ترک کردنش را به آنها ثابت کند تا به او کمک کند و شاید اطلاع رسانی بیشتر در مورد خطرات انواع مواد اعتیاد آور می تواند بسیار موثر باشد و نباید از نقش روحانیت در استفاده از تریبون مساجد برای هوشیاری و بیداری در مقابله با این بیماری خطرناک گذشت و چه خوب می شد معضلاتی به این بزرگی در مساجد که تاثیری بسیار در میان مردم دارند پررنگ می شد و عزم جدی برای مقابله با آن ایجاد می شد. همچنین همراهی سایر ارگانها مثل نیروی انتظامی که اقداماتی برای برخورد با قاچاق انجام می دهند، بدون شک با توجه به شرایط موجود کافی نسیت.