makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

رابطه روشنفکری و سیاست در بلوچستان

 وقتی انسان در نقش معلم یا مربی یا پدر یا مراد قرار می گیرد ، منبع اخلاقی این نقش، اخلاق فضیلت است.اما هنگامی که انسان روشنفکر است بحث اخلاق وظیفه گرایانه کانت مطرح می شود. مفهوم روشنفکری با دفاع «امیل زولا» از «دریفوس» یهودی  که به جرم جاسوسی متهم شده بود ، آغاز شد. آن زمان در فرانسه دفاع از یک جاسوس یهودی عمل نابهنجاری بود. امیل زولا می گفت:« من وظیفه دارم از این فرد دفاع کنم، نتیجه اش هر چه می خواهد باشد.»  او کاری با نتیجه نداشت بلکه ایفای وظیفه را اصل می دانست.  در واقع روشنفکر از موضع اخلاق وظیفه گرایانه به موضوع نگاه می کند.

حال باید تعریف و فرمول کانت را برای جامعه بلوچ اجرا کنیم تا ببینیم که آیا در حال حاضر روشنفکر به معنای حقیقی در این جامعه وجود دارد، چندی پیش یکی از وبلاگ نویسان در نوشته های خود نیز این سوال را مطرح کرده بود و خود نیز به آن پاسخ داده بود ، من هم با نظر وی موافقم  ، با این فرمول بلوچ روشنفکر نداریم، البته کسانی هستند که مدعی روشنفکری هستند، ولی وقتی پای صحبت آنان می نشینی متوجه میشویم که حصارهای بسیاری در اطراف خود کشیده اند و از وارد شدن در بسیاری از مسایل خودداری می کنند و یا در لفافه سخن می گویند تا بتوانند روزی تفسیری دیگر از آن بیان کنند و برداشتی متفاوت ارائه دهند ، مثلا" در خفا و مجالس چند نفره از عملکرد  روحانیون اهل سنت  ایراد می گیرند و آن را به شدت زیر سوال می برند اما وقتی پای عمل به میان می آید مطیع و فرمانبر می شوند و در صف اول حامیان قرار می گیرند. اخلاق روشنفکر اخلاق کانتی است و به دنبال کشف حقیقت است و در لفافه سخن گفتن ویژگی یک آزمند سیاست است که شاید روزی سیاستمدار شود.


البته زمانی هم انسان سیاستمدار است و می خواهد حداکثر خوشی را برای بیشترین مردم ایجاد کند یا بالعکس حداقل الم برای کمترین مردم ، اینجا مصالح ملی و عمومی برایش مهم است و به تدریج مفهوم مصلحت مطرح می شود. بر خلاف روشنفکر برای سیاستمدار نتیجه مهم است و اینکه کم ضررترین راهکار و پر فایده ترین شیوه را که قابلیت اجرایی داشته باشد، شناسایی کند. پس انسان در نقش های مختلف انواع منابع اخلاق را تجربه می کند که کار بسیار دشواری هم هست. زیرا معمولا انسان ها تک منبعی هستند اما علی القاعده ، جزو محالات نیست که یک انسان ، در ایفای نقش های متنوع ، به مکاتب مختلف اخلاقی پایبند باشد.

دوباره سوال پیش می آید که آیا در جامعه بلوچ سیاستمدار وجود دارد ، احساس می کنم که با تمام قدرت می توانم به آن پاسخ منفی دهم ، چون تا به حال کسی را ندیده ام که دغدغه این را داشته باشد که حداکثر خوشی را برای بیشترین مردم بلوچ ایجاد کند ، بیشتر کسانی که امروز می خواهند پست سیاسی بگیرند دغدغه شان شخصی است و می خواهند کمبودهای شخصیتی خود را از طریق آن جایگاه و مقام پر کنند. بلوچستان معاصر تا قبل از انقلاب به شیوه خان و رعیتی اداره می شده و فلسفه سیاسی پیچیده ای نداشته و بعد از انقلاب اسلامی 1357 است که بلوچستان شیوه جدیدی از سیاست را تجربه می کند و چهره های جدیدی با شرکت در فعالیت های سیاسی مثل انتخابات مجلس خود را پیش قراولان سیاسی منطقه قرار داده اند ولی متاسفانه بسیاری از سیاست فقط دروغ و ریا فلسفه سیاسی «ماکیاولی» را درک کرده اند و آن بخش شادی آوردن برای مردم را به فراموشی سپرده اند.

دولت مدرن هم اینگونه است. به تعبیر بنتام، دولت مدرن باید بیشترین شادی را برای بیشترین مردم فراهم کند. رورتی نیز معتقد است، دولت نباید دنبال فلسفه ، ایدئولوژی ، دین و ... باشد چون اینها مانع رعایت مصالح عام توسط دولت می شود. البته در این میان ، اپورتونیست ها هم دیدگاه خود را دارند. آنها می گویند سیاستمدار باید از همه چیز به سود خود استفاده کند. در میان افراد یاد شده انسان بالطبع در می یابد که می تواند رورتی و بنتام را اخلاقی بداند چون به دنبال منافع عمومی هستند.

 

نویسنده:صدیق حسین زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد