makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

وبلاگ نویسان بلوچ در مصاف با گروهک‌های افراطی خارج از کشور

صحنه وب نویسی بلوچستان از همان ابتدای ابتدای پیدایش افرادی که پا به این عرصه گذاشتند فراز و نشیب‌های بسیاری را به خود دیده است که در مقام مقایسه با دیگر اقوام ایرانی جایگاه پایین‌تری دارد.

اخیرا وبلاگ نویسان بلوچ در اقدامی خود جوش تلاش کردند تا از این انزوا در آمده و بستری را ایجاد کنند که توسط آن بتوان کاستی‌ها و همچنین عقب ماندگی های تاریخی منطقه را با نگاهی مناسب مورد بررسی و نقد قرار دهند و بنای کار خود را بر این گذاشتند که برای ایجاد هر تغییری باید در ابتدا خود را ساخت و پروژه ای مطرح کردند به نام نقد از درون.

اما ظاهرا عده ای به دلیل داشتن تفکرات افراطی نتوانستند با این موضوع کنار بیایند و موضع گیری‌های شدیدی از خود به نمایش گذاشت که نتیجه آن تهدید وبلاگ نویسان بلوچی همچون صدیق حسین زاده و رازگو بلوچ بود.

روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و به طور کلی تمامی کسانی که گاها دست به قلم می‌شوند همواره مورد هجمه قرار گرفته و می‌گیرند اما باید دید تا چه حد این سخن‌ها دست و به جا می‌باشد!؟

در این میان عده ای نیز سوء استفاده های خود را انجام می‌دهند که باید دید هدف واقعی آنان چیست؟ به عنوان مثال در مورد اخیر که در بالا به آن اشاره شد؛ حزب مردم بلوچستان در قضاوت شتابزده ای که از خود نشان داد این حرکت‌ها را وابسته به نهاد امنیتی ایران (وزارت اطلاعات) دانست و آشکارا تلاش کرد از آن به عنوان حربه ای برای ضربه زدن و تضعیف دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی استفاده کند.

این اقدام حزب مردم از آنجا شتابزده خوانده می‌شود که رازگو بلوچ و صدیق حسین زاده بلافاصله موضع گیری شدیدی نسبت به این عمل آن‌ها نشان داده و این جریانات را زائیده ذهن گروه‌های افراطی دانسته‌اند نه نهادهای امنیتی!

اینگونه بازی‌های سیاسی سئوالات بسیاری را در ذهن مخاطبان ایجاد می‌کند که ساده‌ترین آن این است که کدام یک از طرفین حقیقت را می‌گویند!؟ پی بردن به آن نیز چندان دشوار نیست زیرا عملکرد گذشته و حال افراد تا حد بسیار زیادی نمایانگر صحت گفتار و منش آنان است.

در پایان برای قضاوت خوانندگان بیانیه منتشر شده از جانب حزب مردم و موضع گیری صورت گرفته از جانب وبلاگ نویسان آورده شده است.

حزب مردم بلوچستان:

موج تهدید وبلاگ نویسان بلوچ به قتل از طرف اطلاعات رژیم و مسدود کردن وبلاگهای آن‌ها

http://www.ostomaan.org/articles/%D8%B3%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D9%87%D8%A7%D9%84/11801

اخیرا وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دست به تهدید و قتل وبلاگ نویسان بلوچ زده است و آن‌ها را تحت فشار قرار داده است که دست از ابراز نظر بردارند و اگر نه با مرگ روبرو می‌شوند. جمهوری اسلامی ایران که عامل خوشونت در بلوچستان هست در ابعاد گسترده ای مردم بلوچ را تحت فشار قرار داده و هر گونه ابراز نظری را تهدیدی برای خود تلقی کرده و مجازات آنرا همراه با مرگ در بلوچستان می‌داند. در چنین شرایطی رژیم خواستار خوشونت هست و آن را دامن می‌زند؛ و از گروهای تند رو که عامل خوشونت هستنند حمایت می‌کند. کوچک‌ترین انتقادی را و مدنیتی را نمی‌پذیرد.

رازگو بلوچ:

بازخوانی یک ماجرا!

http://razgobaloch.blogfa.com/post/1

وبلاگ ما چند روزی است که معطل است. ولی امروز وقتی که وبلاگ نویسی دیگر پیغام داده بود که سایت‌های اپوزسیون بلوچی خارج از کشور در باره کسانی از جمله من چه نوشته‌اند حیران و نگران شدم. حس کردم دو تا دست ظاهرا متضاد ولی در حقیقت همسو دارند ما را به سمتی دیگر هل می هند. با وجود بستن وبلاگم و بی میلی  به سر زدن به وب به خاطر ماجرایی که پیش آمده بود، حس کردم لازم است ماوقع را آنگونه که بوده هست بازگو کنم.

ماجرای تهدید اینجانب که در یک یا تعدادی از سایت‌های خارج از کشور آمده هیچ ارتباطی به اداره اطلاعات ندارد. خبر را هر جوری که نوشته‌اند تکذیب می‌کنم. طبیعی است که یک ارگان رسمی امنیتی کشور بدین شیوه عمل نمی‌کند.  آنهایی را که به عنوان تهدید کننده مد نظرم بوده‌اند خوب می‌شناسید. همان گروه افراطی خودمحور هم استانی مان هستند که گل آلود شدن فضا برای آن‌ها بهترین حالت است. بلوچ بودن و سنی بودن ما از دید بعضی‌شان یک اشکال مادرزادی در کار خلقت و یک نقص در طبیعت است. همگرایی ما با دیگر بخش‌های کشور و همراه شدن با آنان را هم سم مهلک برای خود می‌دانند؛ ولی این به نفع هیچ کس نیست. همگرایی و همدلی همه بهترین راه چاره است.

استفاده فرصت طلبانه از زور و نفوذ حرف تازه ای نیست، ولی این بار ما را چرا هدف گرفته بودند؟ این را خود نمی‌دانم. شاید زیادی جدی‌مان گرفته بودند (البته خود عکس این را می‌گفتند) یا این که یحتمل در مطالب ما حرف یا حرف‌هایی بوده که به قبایشان برخورده و قصد تلافی داشته‌اند.  

این که تهدید و توهین و تهمت‌هایشان چه بود گفتنش در اینجا هیچ کمکی نمی‌کند. خلاصه‌اش این که یک سری نمایش قدرت سادیست وار بودند که البته به نوبه خود نمی‌شود جدی‌شان نگرفت. ول کن ماجرا هم نبودند و شاید نباشند. حتی مصادیقی از شگرد کاری‌شان در تخریب مان را هم برشمردند.  ولی هر چه بود کارشان هرگز هیچ شباهتی با کار یک ارگان رسمی امنیتی که اداره اطلاعات باشد نداشته و حتی به وضوح با هدف کاری آن در تضاد بود.

در یکی از تیترها آن‌ها را با لفظ   «برادران» خطاب کردم. این کلمه برادران از کجا به ذهنم آمد و منظورم چه بود؟ در میان ما بلوچ‌ها اگر کسی بخواهد در نوشتارش از بعضی بی مهری‌ها و خودمحوری‌های این گونه افراد گلایه کند در می‌ماند که از چه لفظی استفاده کند. دیده‌ام بعضی‌ها از لفظ «برادران شمال استان» و بعضی‌ها دیگر از  لفظ «برادران سیستانی» استفاده می‌کنند. من هر دوی این لفظ را غلط می‌دانم. در «شمال استان» همه رقم آدم است و نباید همه را به یک چوب راند و در میان «سیستانی» ها کم نیست بهترین عزیزان دوست و همدل با ما. پس واژه درست چیست؟ این را نمی‌دانم. این شد که کلمه «برادران» را به کار بردم که برگرفته از کلمه اول هر دو اصطلاح است و مصداقش هم مجهول، که بی جهت کسی متهم نشود. البته اگر کسی از ما بلوچ‌ها خوشش نیاید که هزار ماشاء الله واژه بسیار است: وهابی، قاچاقچی، جدایی طلب،  تروریست و ...

حرف آخر:

به یک شاعر مسلک منزوی کودک صفت هر چه بیاید سیاسی بودن نمی‌آید. چرا که سیاست «سر» می‌خواهد نه «دل». «عزم وتصمیم و برنامه» می‌خواهد نه «ذوق و شور و حال».  ولی وقتی که فضا دو قطبی باشد همه چیز ممکن است؛ و اینگونه بود که «رازگو بلوچ» ساده دل یک هفته ای سیاسی شد و ذوقش آن چنان کور که دیگر شاید به وضع پیشین نتواند برگردد. پس رهایش کنید جملگی او را تا به حال خود باشد.

صدیق حسین زاده:

خط ما از اپوزیسون جداست

http://hossein-zadeh.blogfa.com/post-92.aspx

سایتی که گویا وابسته به یکی از احزاب اپوزیسیون است در آخرین پست ارسالی که بر  روی خروجی سایت خود قرار داده از تهدید به قتل وبلاگ نویسان بلوچ توسط برخی از نهادهای دولتی خبر داده و متاسفانه تهدیدهای اطرافیان عضو شورای نیکشهر و مطلبی که من در نقد آن نوشته بودم را به وزرات اطلاعات ربط داده است که جا دارد  ضمن تکذیب این خبر توضیحاتی را در این خصوص جهت تنویر افکار بلوچ داخل نشین و خارج نشین ارائه نمایم.

اول اینکه من در طول بیش از 10 سال فعالیت رسانه ای هیچ وقت و از طرف هیچ نهادی نه تحت فشار بوده‌ام، نه تهدید شده‌ام، بلکه خود بارها چه به صورت شفاهی و چه به صورت کتبی و در بسیاری از مطالبم هم اشاره کرده‌ام که علی رغم داشتن خط و مشی انتقادی نسبت به برخی از مسائل در چهارچوب قانون حرکت کرده و ضمن پایبندی به اصول قانون اساسی، معتقدم جامعه بلوچ می‌تواند از ظرفیت‌های موجود در قانون اساسی به نحو احسن و به نفع خود استفاده نماید.

قبول دارم که برخی مواقع از طرف برخی از جریان‌های افراطی تعبیض هایی بر مردم بلوچ تحمیل می‌شود، ولی این را هم باید قبول کنیم که افراط در هر دو طرف هست. البته این گونه هم نیست که نتوانیم و یا نتوانسته باشیم صدای اعتراض خود را به گوش مسئولین برسانیم و همیشه هر جا مشکل و تعبیضی اگر بوده،‌ حتما «اعتراض اهل قلم بلوچ هم بوده و در بیشتر مواقع هم مسئولین به اعتراض پاسخ مثبت داده و رفع تعبیض هم شده است.»

پس می‌توان نتیجه گرفت که خط ما از اپوزیسون جداست، زیرا آن‌ها خود را در مقابل نظام می‌بینند ولی ما بر عکس آنان معتقدیم می‌شود با اصلاح و نقد از درون جامعه بلوچ و استفاده از تمامی ظرفیت‌های قانون اساسی به سر منزل مقصود رسید.

 

نویسنده: عرفان عزیزی

erfanazizy@rocketmail.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد