makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

نظری بر یاداشت : از شنبه های حرف تا جمعه های عمل روشنفکران ...

(قسمت اول):  چنانچه پیشتر اشاره کردم در این یاداشت سعی خواهم کرد در حد بضاعت نظری داشته باشم بر یاداشت آقای بلوچزهی.

1- این سخن درست است ،  که روشنفکران معمولا" جمعیت قلیلی از جوامع را چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی به خود اختصاص می دهند. و البته جمعیت روشنفکر هر جامعه ای تابعی است از ترویج  علم وعقلانیت در آن جوامع. و باز به قول مهندس بازرگان برای اینکه ما نقاشی در حد نقاشان بزرگ داشته باشیم باید از لحاظ کمی نقاشان زیادی را تربیت کرده باشیم تا یکی از آنها چهره برجسته ای شود. بنابراین برای اینکه ما به عدد روشنفکران جامعه بیفزاییم باید تحصیلکردگان زیادی را بتوانیم تربیت کنیم تا عده ای قلیل از آنها بتوانندروشنفکر به مفهوم واقعی شوند. همینجا نیاز می بینم که که توضیح بدهم که هر تحصیلکرده ای روشنفکر نیست و الزاما" روشنفکران ما با تحصیل علوم و فنون و ایدئولوژیهای مختلف به این جایگاه نائل می شوند.


2- از نظر من روشنفکر کسی است که با اشراف بر دردها، دغدغه ها و نیازمندیهای مردمی که در میان آنان زندگی می کند به طرح مسائل و مشکلات پرداخته و راه حلهای لازم را  بر اساس تجربه جهانی و راه حلهای بومی شده برای حل آنان ارائه می دهد. برای روشنفکر مانند تمام انسانها منافع فردی مهم است اما سعی می کند آنها را به منافع جمعی گره بزند. روشنفکر از قالب ها و ترمزهای جزم اندیشی و دگماتیسم خود را رها ساخته و سعی می کند با خلاقیت و نوآوری که صورت می دهد جلوتر از زمان خود حرکت کند و راه حلهای نو ارائه دهد. به این تعبیر روشنفکر آرمانگراست و مدینه فاضله ای را ترسیم می کند و سعی می کند ابزارهای رسیدن به آن را نیز ارائه کند و به این تعبیر عملگراست.

3- در جایی می خواندم " ارزش  یک گرم پراتیک (عمل) بیش از یک تن تئوری است . و باز به تعبیر مثل فارس " دو صد گفته چون نیم کردار نیست. در روشنفکری کدام اصالت دارد ، حرف یا عمل؟نظریه پردازی یا عملگرا بودن؟

به نظر من روشنفکری که عملش از پشتوانه و مبانی نظری تئوریک برخوردار باشد ارجح است. فکر توام با عمل و پراگماتیسم.

4- آیا در میان قوم بلوچ ما روشنفکر داریم؟ آنچنان که در اول بحث اشاره داشتم به هر تحصیلکرده  ای حتی با تحصیلات در حد دکتری نمی توانیم لفظ روشنفکر را برایش بکار ببریم. سیر روشنفکری در میان قوم بلوچ نشان می دهد که دغدغه اول تحصیلکردگان ما دغدغه اشتغال و جاه و مقام بوده است. و این دغدغه خط روشنفکری را از اکثریت تحصیلکردگان ما جدا می کند. هر چند حتی همین رشد کمی تحصیلکردگان ما از سالهای اول دهه هفتاد به  بعد به دلائل متعدد صورت گرفت . البته باید اذعان کرد که جمعیت تحصیلکردگان ما در سالهای اخیر رشد بسیار یافته است و می شود امیدوار بود که جریان روشنفکری ما نیز رشد کند. نکته دیگر اینکه بدبختانه ما از نسل روشنفکری پیشتازی که بتواند با تئوریزه کردن مطالبات و انتظارات راهبری نسل بعدی روشنفکری عهده بردار شود نیز محروم بودیم.بنابراین صحبت از عملگرا بودن یا نبودن روشنفکران بلوچ یک مقدار زود است.

5-البته نوعی ادبیات روشنفکری  و به تعبیر من " پراکنده و بدون یک جهتگیری کلی"  را می توان چه در نوشته های برخی از شبه روشنفکران داخلی و چه خارجی دید. چناچه پیش از این اشاره داشتم متاسفانه ما از تئوریسین ها قدری که بتوانند به ادبیات روشنفکری بلوچ سرو سامانی بدهند و آنها را معطوف به هدف یا اهدافی بکنند بی بهره ایم.

6- بله،  اشاره بلوچزهی درست است." استبدادی در میان کلام و عمل روشنفکران بلوچ نهفته است."این برمیگردد به ساختار اجتماعی طایفه ای و قبیله ای در جامعه . من اولا" کم کسی را دیده ام که توانسته باشد از منیت و عصبیت طایفه ، خود را بیرون بکشد و باز اگر تظاهر می کند که بیرون کشیده است باز خوی و خصلت قبیله به تعبیر "  بیکن  " در روح وروان او جاری است. شاید " نقد از درون " را روشنفکران ما که دارند تمرین روشنفکری می کنند باید برای اصلاح خود بکار بندند.


نویسنده:یاسر کرد

 

..................ادامه دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد