makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

makoran مکران

مکران وبلاگ خبری-تحلیلی استان سیستان و بلوچستان

نخبگان محلی، جهانی‌سازی و رویای فدرالیسم(بخش اول)

  الف- نخبگان محلی ؛حکایت امروزی پاره‌ای نخبگان محلی ایران، به‌ویژه در «بلاد غریب» بی‌شباهت به گفته یکی از ملی‌گرایان افراطی فرانسه (۱) نیست که گفته بود: من ایتالیایی‌ها، روس‌ها، اسپانیولی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها را دیده‌ام اما تاکنون با بشر برخورد و آشنایی نداشته‌ام.

نخبگان محلی، به‌ویژه غربت‌نشینان، آن‌چنان راجع به گروه‌های گوناگون قومی و اقلیت‌بودن (۲) آنان داد سخن می‌دهند که دیدار با ایرانیِ غیروابسته – به گروه قومی و یا اقلیتی- کم‌کم دارد به آرزویی حسرت‌آور تبدیل می‌شود.(۳) آنان با این پنداربافی‌ها در داخل و خارج کشور، زهرابه‌ی بدگمانی و کینه‌توزی را در میان اقوام ایرانی می‌پراکنند.

اگر اصطلاح رایج نخبگان گروه‌های قومی را درباره «شونیسم فارس» – باتوجه به این‌که قومی به نام فارس وجود ندارد- بپذیریم؛ محلی‌گرایی این گونه افراد به درجه‌ای است که امروزه می‌توان آن را به شونیسم محلی تعبیر کرد.


ادامه مطلب ...

بدگمانی طیف هایی از اپوزیسیون به نشست محرمانه استکهلم

  نشست اخیر گروهی از ورشکستگان سلطنت طلب، شبه اصلاح طلب(سبز) و مارکسیست های سابق در استکهلم سوئد آن هم پشت درهای بسته و محرمانه، همچنان محل بحث محافل اپوزیسیون است.

 به نقل از روزنامه کیهان, پایگاه اینترنتی جمهوری خواهی درباره محفل شبه امنیتی استکهلم نوشت: علی الاصول گرد هم آمدن تعدادی از این مخالفان را به فال نیک گرفت اما این اتفاق موجب خرسندی و خوشحالی مخالفان نشد. دلیل عدم موفقیت این نشست و نگرانی نسبت به آن، چیزی نیست مگر وجود یک نگرانی ناشی از این که گروه های شرکت کننده می خواستند فقدان پایگاه اجتماعی شان را از طریق توسل به نیروی خارجی پر کنند. این نگرانی درباره کنفرانسی با میزبانی بنیاد اولاف پالمه کاملا موجه بود.


ادامه مطلب ...

آزادی بیان و دشمنان نظم عمومی

  کشورهای مدرن و دولت- ملت‌های جدید هرکدام براساس یک سری «ارزش‌ها» بنا شده‌اند که در واقع ستون فقرات و پایه‌های آن‌ها به شمار می‌روند. آنتونی دی اسمیت جامعه‌شناس و استاد مدرسه اقتصادی لندن که در عین حال از صاحبنظران مسائل ملی به شمار می‌رود از دو نوع ملت یاد می‌کند: ملت‌های کهن و ملت‌های نو.

ملت‌های کهن آنهایی هستند که پیش از صورت‌بندی آموزه ملی‌گرایی صاحب آگاهی و هویت ملی شده‌اند، و ملت‌های جدید آنهایی هستند که دو فرآیند تشکیل آگاهی ملی و ظهور جنبش‌های نوین ملی‌گرایانه را به‌طور همزمان تجربه کرده‌اند. در جوامعی مانند ایران، چین، یونان و... تصوری از ملیت و کیستی ملی در جامعه موجود بود و با ورود این ملل به دوران مدرن این تصور توسط نخبگان بازتولید و تقویت گردید تا زیر بنایی نیرومند برای دولت مدرن باشد.

ادامه مطلب ...

رسالت دانشجویان بلوچ در عصر حاضر

  در دنیای امروز رسانه به خوبی توانسته است ایفای نقش کند اما مردم بلوچ فرصتی به دلایل مختلف در استفاده از رسانه و معرفی خویش نداشته اند اینک در عصر ارتباطات و تکنولوژی خصوصا از جایگاه اینترنت مجالی مهیا شده تا بتوانیم تاریخ ، فرهنگ و ….. را در معرض دید دیگران قرار دهیم و از اصالت فرهنگی بکری سخن بگوییم که کمتر از حوادث روزگار دچار خدشه شده است.

از یک طرف به عنوان یک قوم آریایی و اصیل ایرانی بعد از هزاران سال توانسته ایم نماد های منحصر به فردی چون زبان ، لباس و آداب و رسوم  و ….  را با خود داشته باشیم و از گزند فرهنگ های سطحی و ساختگی قرون جدید خود را حفظ نماییم و از طرف دیگر به باورهای اعتقادی و دینی علیرغم قهر طبیعت پایبند باشیم .

ویژگیهای تاریخی ، شرایط خاص اقلیمی ، آداب و سنن اصیل و …… از ظرفیتهای خوب جامعه بلوچستان هستند که تاکنون برای مستند سازی آنها برای ماندگاری گامی برداشته نشده است.

سهم تحصیلکرده بلوچ در کره زمین نسبت به بقیه اقوام و ملل اصلا قابل ذکر نیست در بحث شبکه جهانی اینترنت فقط جمعیت ناچیزی علیرغم گسترش و فراگیر شدن علم کامپیوتر در بین بلوچها از آن بهره برده اند و اگر به صورت علمی و اساسی به بررسی موضوع بپردازیم شاید به سختی بتوان عدد دقیقی از کاربران رایانه را تخمین زد ولی از مراجعاتی که روزانه و به طوز متوسط از سایتها و وبلاگهای بلوچستان صورت می گیرد می توان حدس زد فقط یک هزارم این جمعیت از علم رایانه به صورت سطحی خبر دارند و روزانه اگر فرصتی داشته باشند چند مطلب را گذرا مطالعه می کنند.

ادامه مطلب ...

جایگاه شعر و ادب در مکران

 بلوچستان از نظر تقسیمات اولیه به دو بخش کلی تقسیم می شود.بخش سرحد و بخش مکران .مکران سرزمینی است پهناور که در دهانه دریای پارس یا خلیج فارس قرار دارد.وسعت این سرزمین در طول تاریخ به دلایل گوناگونی تغییر کرده است. منطقه ای که در ساحل دریا قرار دارد که نام ساحل نیز بر آن دریا نهاده شده بود یعنی دریا مکران.معمولا از میناب یا به روایتی از بندر عباس تا گوادر یا به روایتی دیگر تا کراچی که از شهرهای مهم پاکستان است را مکران گویند. تمام شهرهای مکران در ساحل دریا مکران یا نزدیک به آن واقع شده اند. قوم بلوچ از مهم ترین قوم های اصیل ایرانی است که در مکران سکنا گزیده بود و همواره به مکران عشق می ورزید.دلاوری ها ی این قوم اصیل ایرانی زبان زد خاص و عام بوده است.در طول تاریخ بلوچ ها از مرزهای مکران و ایران دفاع نموده و دست هر غارتگری که قصد تجاوز به این مرز و بوم را داشته قطع نموده و چشمان طمع استعمارگران را کور نموده اند.از دلاوری های چاکر شیهک بزرگ خاندان رند در قرن شانزدهم میلادی جهت پیروزی بر رقیبش گهرام بزرگ خاندان لاشار برای بدست گرفتن قدرت و حاکمیت در مکران گرفته تا شجاعت ها و دلاوری های حـــــــــــــّمل در مقابل پرتغالی ها و شجاعت خلیفه در مقابل انگلیسی ها.

ادامه مطلب ...

ریشه های قوم گرائی(2)

  و اما ویژگی دیگری که ذکر آن رفت ، وجود انسجام فرهنگی  و مذهبی ست . در زندگی روستائیان و کوچ نشینان ، به دلایلی که پیش تر گفته شد ، نوع زندگی و ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و رفع نیازها از این طریق ، خودبخود ، جهان بینی فلسفی خاصی را نیز به ایشان ؛ اگر نگویم تحمیل ! ، که اعطاء می کند .

 یک روستائی ، جدا از اینکه هم اکنون و در عصر حاضر چه دین و آئینی دارد ، طبیعتا خرافاتی و مذهبی ست ! تقدس منابعی که برای او منشاء بقاء اند ، همچون زمین ، آب ، خورشید و ماه ، درختان و باد و فصل ها و حتی ایام خاص ، هر کدام بخودی خود قادرند که اعتقاداتی را شکل دهند و همانگونه که می دانیم ، پیدایش بسیاری از مذاهب ، ارتباط مستقیم با همین زندگی کشاورزی و یا شبانی داشته است .

 

ادامه مطلب ...

ریشه های قوم گرائی(1)

 در تحلیل مواضع اجتماعی و یا سیاسی افراد وگروهها، تنها نباید به درک آنچه از جانب ایشان بیان می شود اکتفا کرد و فقط بدان پرداخت، چرا که، پس زمینه های جامعه شناختی تفکری که خود را در بیان سیاسی  و یا حتی یک رفتار اجتماعی بروز می دهد ، قابل تأمل است و از اهمیت بسزائی برخوردار است. هم از اینجهت است که در مقالهء حاضر ، تلاش می شود پس زمینه های گرایشهای قوم و قبیله ای و تمایلات عشیرتی ، که در اساس ، بنیان تمایلات سیاسی مبتنی بر خودمحوری ، نزدیک بینی سیاسی، تنگ نظری گروهی، احساسات استقلال طلبانه بر محور تمایزات قومی و مذهبی یا نژادی و زبانی و اقلیمی ، و همچنین، دستاویزی بر رفتار های شبه فاشیستی در جامعهء مدرن است را کاویده و چشم اندازی هرچند محدود تصویر شود تا چهرهء مرتجعینی  که به ضرب سکهء امپریالیسم برای آیندهء ایران، تحت عناوین حقوق اقلیتهای قومی ، حق تعیین سر نوشت خلقها؟!! و... فدرالیسم ؟!!! مشغولند ، بیش از پیش ، افشا شود ...

***

 از همان هنگام که انسان، زندگی در جنگلها و غارها را رها کرده، به زندگی در حاشیهء رودها روی آورده و به اهلی کردن حیوانات پرداخت ، اجتماع انسانی ، پابپای این تحول ، بخاطر تقسیم کار اجتماعی ، دارای هویت و معنای تازه ای نیز شد. خانواده معنا و کارکرد اجتماعی یافت و به اعتبار آن ، دارای هویت. بر این اساس ، پیوستگی و وابستگی خونی و خویشاوندی ، هویت جدید اجتماع انسانی شد. این روند ، با سکنی گزیدن انسان در یک مکان مشخص و پرداختن به کشاورزی و شکل گیری روستا ، و همچنین ، رشد و توسعهء روابط کوچ نشینان با روستائیان و پیدائی مفهوم داد و ستد ، به تدریج ، به مفهوم خانواده و قوم و خویش ، ابعاد تازهای بخشید که ، طبیعتا ، انبوهی از مفاهیم فرهنگی - اجتماعی و سنن و آداب را نیز ایجاب می کرد. بر این اساس ، برای درک آنگونه روابط اجتماعی که : قوم ، بمثابه پیوند خونی و خویشی و به تبع آن ، فرهنگی - زبانی واقلیمی ، خود را توضیح می دهد ، و بنیانهای یک رفتار اجتماعی خاص را پی می ریزد ، هیچ جا بهتر از روستا نیست.

ادامه مطلب ...

سند بیچارگی و تصویر ذهنی من از گذشته قوم بلوچ

 این قوم گناه دارد. به داد این قوم درمانده برسید که عین حق و انسانیت و مردانگی است. به خدا این قوم گناه دارد. از سیریک و جاسک و میناب تا بشکرد و رودبار و جیرفت و کهنوج، از دلگان و بزمان تا کورین و نصرت آباد. گویی این خط بلند، خط فقر است در جغرافیای ایران. هرکه این سوی خط افتاده باشد نحیف و پژمرده و عبوس چون گلدانی آب نخورده و هر که آنسوی خط باشد شکر حق سرزنده و شاداب.

اینجا دعوای قوم و مذهب نباید باشد، دعوای سیاست نباید باشد، دعوای باند خودی و غیر خودی نباید باشد، باید عرصه انساندوستی باشد چرا که در هر دو سوی خط همه این‌ها هم وطن، و بلکه انسانند. خدا نبخشد هر که ذره ای در ایجاد این حال و روز سهیم بوده و استغفار نکرده، و یا هنوز در اندیشه شومی اینچنینی باشد.

هنوز از جلوی چشمانم پاک نمی‌شود چهره آن پیر بلوچ کوهی که با دست خانه و زاگاهش را نشان می‌داد. حکایتش به دردم می‌آورد هر بار که به یادش می‌افتم:


ادامه مطلب ...

بن‌بست سیاسی زرمبش در پروسه گلوبالیزاسیون (2)

  عبدالله سیاهویی از اعضای زرمبش در نوشته‌ای در نقد رحیم بلوچستانی و در حقیقت در نقد دموکراسی، زمین و زمان را درهم پیچیده تا به خواننده بفهماند که ایرانی و بلوچ دو ملت جدا از هم هستند و دشمن سرسخت یکدیگر! نتیجه‌گیری وی این است که بلوچ و اقوام دیگر ایران هیچگاه نمی‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشند و باید هرکدام راه خود را در پیش گیرند و به دنبال استقلال سرزمین خود باشند!

البته نوشته‌های آقای سیاهویی مانند سیاست‌هایی که خود زرمبش در پیش می‌گیرد و مانند آفتاب‌پرست هر روز به جهتی روی می‌گرداند، سرشار از تضاد و تناقض است، زیرا علیرغم اینکه بر موضع استقلال‌طلبی زرمبش شدیدا مصّر است، به این مسئله نیز معترف می‌شود که: «این حق (حاکمیت ملی، استقلال و...) از نظر حقوقی نمی‌تواند شامل ملت بلوچ شود چراکه ملت بلوچ با پدیده ملت بزرگ ایران روبروست».

ادامه مطلب ...

تهدید تو خالی و پروژه ناکام حزب مردم بلوچستان

  طی روزهای گذشته شاهد مسائل مختلفی بودیم که در آن مواردی دیده می‌شد که نشان می‌داد به بعضی از وبلاگ نویسان و خبرنگاران (رازگو بلوچ و صدیق حسین زاده) این منطقه تهدیدی رخ داده است که می‌توان آن را یک کار کودکانه از سوی گروه‌های افراطی عنوان کرد.

 حال بعد از گذشت چند روز گروههای افراطی خارج نشین ضمن جبهه گیری علیه نظام این تهدیدات را به وزارت اطلاعات نسبت داده‌اند و قصد خراب کردن چهره دولت در بین مردم و وبلاگ نویسان مختلف بلوچ را دارند.

در مطلب درج شده در سایت‌های مخالف بدبینی نسبت به فضای مجازی اینترنت ایجاد شده که نمی‌توان از کنار این موضوع به راحتی گذشت چرا که در دنیای کنونی یکی از راههای ارتباط همین دنیای مجازی اینترنت است. آیا به طور کل نشر این نوع مطالب تحریک آمیز صحیح و درست می‌باشد؟

ادامه مطلب ...